قانون اسلام براى خلوت و جلوت
خدا مىخواهد مردم را به «اعلى علیین» برساند. از اسفل السافلین بکشاندشان تا «اعلى علیین»، و این در غیر رژیمهاى انبیا جاهاى دیگر اصلًا مطرح نیست. چکار دارند به اینکه مردم بشوند یک مردم الهى، به ما چه ربط دارد. اینجا خلاف نظم نکنند، اینجا کارى که به حکومت ما ضرر بزند، هر چه مىخواهد باشد. انبیا این طور نیستند. انبیا به شما کار دارند توى صندوقخانه ات هم که هستى به تو کار دارند. هیچ کس نیست، لکن حکم خدا هست دنبال شما. آنها مىخواهند یک انسانى تربیت کنند که خلوتش و جَلوتش فرقى نداشته باشد. همان طورى که خیانت نمىکند در جلوت و در پیش مردم، براى اینکه از مردم ملاحظه مىکند، انبیا مىخواهند انسانى درست کنند که پیش مردمش و غیاب مردمش دیگر فرقى نباشد، هر دویش آدم باشد، وقتى آدم شد، چه در خلوت آدم است، چه در بین مردم هم آدم است. آنها نظرشان به این معنا هست، و ما میلمان این است؛ آرزومان این است که یک همچو مکتبى در خارج بشود، تحقق پیدا کند؛ میل انبیا هم همین بوده است. میل همه ما این است که ما یک حکومتى داشته باشیم، همان جور حکومتهایى که در صدر اسلام بود که عدالت بود، همهاش عدالت بود و زاید بر آن، آن مسائلى که در قرآن کریم و در اسلام هست آنها هم باشد- همه چیز- و حالا راجع به جمهورى اسلامىاش که اول قدم است و تا حالا الآن اسلام، جمهورى اسلامى الآن رژیم ماست. براى اینکه رأى دادید و شد.
تلاش براى تحقق محتواى اسلامى در نظام
رژیم سابق رفت، دفن شد تا ابد. دفن شد و حالا رژیم شما رژیم اسلامى است. در این رژیم اسلامى الآن ما خیلى مسئولیت داریم. مسئولیت بزرگ داریم و او حفظ آبروى اسلام است. الآن ما همهمان مکلفیم حالایى که جمهورى اسلامى شد ما هم اسلامى باشیم. اگر بنا شد جمهورى اسلامى باشد اما ماها دیگر اسلامى نباشیم، حکومت اسلام نیست؛ اینکه، جمهورى اسلامى نمىشود. اگر بنا شد که جمهورى اسلامى باشد، پاسبانهایش اسلامى نباشند خداى نخواسته، دادگاههایش اسلامى نباشد، وزارتخانه هایش اسلامى نباشد، این حکومت طاغوتى است؛ به اسم اسلام. همان طاغوت است، منتها اسمش را ما عوض کردیم. ما نمىخواهیم اسم عوض بشود، ما مىخواهیم محتوا درست بشود، باید کوشش کنید محتوا درست بشود.
امروز اسلام بسته به اعمال شماست، حکومت اسلامى، اگر شما خوب رفتار کردید، همه قشرهاى ایران خوب رفتار کردند، یک حکومت اسلامى و یک رژیم اسلامى «؛ حکومتش اسلامى، ملتش هم اسلامى». اگر همه وزارتخانهها اسلامى شد و همه ادارات اسلامى شد، و ارتش اسلامى شد و شهربانى اسلامى شد و ژاندارمرى اسلامى شد، آن وقت حکومت ما یک حکومت اسلامى است. و اگر ماها هم که یک اشخاصى هستیم هر کدام وارد یک کسبى هستیم، و یک شغلى هستیم، ماها هم روى دستور اسلام عمل کردیم یک ملت اسلامى هستیم، و الّا الفاظ است و معنا ندارد. هى من بگویم اسلام و لکن عملم بر خلاف آن باشد، هى حاکم بگوید اسلامى و لکن عمل بر خلاف آن باشد، آن وقت نه رژیم، اسلامى مىشود، نه ملت، ملت اسلامى مىشود. کوشش کنید که ملت اسلامى باشد و دولت اسلامى.
صحیفه امام، ج8، ص: 417