خمینى تفاهم نخواهد کرد
خمینى را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد. با سرنیزه نمىشود اصلاحات کرد. با نوشتن «خمینىِ خائن» به دیوارهاى تهران که مملکت اصلاح نمىشود! دیدید غلط کردید؟ دیدید اشتباه کردید؟ خاضع به احکام اسلام شوید ما شما را پشتیبانى مىکنیم. اگر از آزاد نمودن ما برنامه دیگرى دارند، اگر خیال دیگرى در سر دارند، اگر مىخواهند آشوب کنند، بسم اللَّه! بفرمایند
آمد یک نفر از اشخاصى که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدرسوختگى است! و آن را شما براى ما بگذارید! چون موقعْ مقتضى نبود نخواستم با او بحثى بکنم. گفتم: ما از اوّل وارد این سیاست که شما مىگویید نبوده ایم. امروز چون موقع مقتضى است، مىگویم
اسلام- تمامش- سیاست است
اسلام این نیست. و اللَّه اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفى کردهاند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه مىگیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهاى یکشنبه مراسمى انجام دهم و بقیه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور دیگر کارى نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامى اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد. نمىخواهند این مملکت اصلاح بشود؛ اجانب نمىخواهند مملکت آباد شود. اینها حتّى آب هم براى این ملّت تهیه نکردهاند! آبى که ما در قم از آن استفاده مىکنیم، در اروپا حتّى به حیواناتشان هم نمىدهند! اگر راست مىگویند براى بیکاران کار پیدا کنند. این جوان بعد از بیست سال تحصیل، کار مىخواهد. فردا، که فارغ التّحصیل مىشود، سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود نمىتواند دین خود را حفظ کند. شما خیال مىکنید آن دزدى که شبها از دیوار، با آن همه مخاطرات، بالا مىرود و یا زنى که عفت خود را مىفروشد، تقصیر دارد؟ وضع معیشتْ بد است که این همه جنایات و مفاسد، که شب و روز در روزنامهها مىخوانید، به وجود مىآورد.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
وحدت مسلمانان، مانع بهره بردارى دشمنان اسلام
سلام مرا به رئیس جمهور (حافظ اسد) برسانید و از ایشان تشکر کنید نسبت به ما عواطف دارند.
امیدوارم که مسلمین و ملتهاى اسلامى همان طور که دستور اسلام و قرآن مجید است با هم برادر باشند و نسبت به دشمنان انسانیت [و] کشورهاى اسلام، با شدت و قدرت رفتار کنند. و این حاصل نمى شود الّا به اینکه از اختلافات جزئى، که بین دولتها هست، دست بردارند و مثل برادر هم باشند. این اختلاف موجب بهره بردارى دشمنهاى اسلام و مسلمین است. باید از این بهرهبردارى جلوگیرى بشود به وحدت اسلامى و اینکه همه در تحت لواى اسلام و قرآن مجید مجتمع بشوند؛ زیرا آن طور که قرآن دستور داده است: «رُحَماء» بینهم و «اشدّاء» بر کفار باشد. در اسلام اساساً نژاد مطرح نیست، عربى و عجمى و سایر گروهها ابداً مطرح نیست. اسلام براى تربیت انسان آمده است، مطلب در برنامه اسلام، انسان است و تربیت انسانى. آنچه مطرح است تقوا و اخوت بین مسلمین و دوستى و رفع اختلافات است.
اتفاق بر اسلام؛ سیره پیامبر و اصحاب وى
و اگر مسلمین بخواهند این عزت و عظمتى را که در صدر اسلام بین پیغمبر اکرم و اصحاب بود و سایر اقشار مسلمین، آن سیره را متابعت کنند تا اینکه عظمت خودشان را بیابند، آن سیره همان اتفاق بر اسلام [است] که قدرت ما فوق طبیعت مى آورد، و شجاعت ما فوق الطبیعه. آنچه که ملت ما، با اینکه در حال ضعف و تشتت بود دریافت، همین مطلبى بود که در صدر اسلام مسلمین دریافته بودند؛ اتکا به ایمان و اسلام و وحدت کلمه. جوانهاى ما در حال انقلاب و حالا هم باز تقاضا مى کنند که ما دعا کنیم تا آنها شهید بشوند. این تحول بزرگى که به اراده خداى تبارک و تعالى در این ملت پیدا شد موجب پیروزى آنها بر یک قدرت شیطانى بزرگ که پشتیبان او همه ابرقدرتها بودند گردید. و این پیروزى از خداى تبارک و تعالى و عنایات خاصه او بود. و من امیدوارم که این اخلاق در ملت ما باقى بماند؛ و همه ملتها و مسلمین همین اخلاق را و همین سیره را داشته باشند تا عظمت صدر اسلام را بازیابند.
راه علاج قطعى مشکلات کشورهاى اسلامى
براى من یک مطلب به شکل معماست و آن این است که همه دوَل اسلامیّه و ملتهاى اسلام مى دانند که این درد چیست، مى دانند که دستهاى اجانب در بین است که اینها را متفرق از هم بکند، مىبینند که با این تفرقه ها ضعف و نابودى نصیب آنها مى شود، مى بینند که یک دولت پوشالى اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده- که اگر مسلمین مجتمع بودند، هر کدام یک سطل آب به اسرائیل مى ریختند او را سیل مى برد- مع ذلک در مقابل او زبون هستند. معما این است که با اینکه اینها را مى دانند، چرا با علاج قطعى، که آن اتحاد و اتفاق است روى نمى آورند؟ چرا توطئه هایى که استعمارگرها براى تضعیف آنها به کار مى برند، آنها توطئه ها را خنثى نمىکنند؟ آیا این معما چه وقت باید حل شود؟ و پیش کى باید حل بشود؟ این توطئه ها را کى باید خنثى کند غیر از دولتهاى اسلام و ملتهاى مسلمین؟ این معمایى است که شما اگر جوابى دارید و حل کردید این معما را به ما هم تذکر بدهید.
صحیفه امام، ج9، ص: 274
یک نهضت حاصل شده، استقامت لازم دارد. یک جمهورى اسلامى تحقق پیدا کرده، استقامت در مقابل او لازم است، باید نگهش دارید؛ و همه اشخاصى که با شما هستند هم به عهده شماست که استقامتشان را حفظ کنید. اهل مسجدید، اهل مسجد را. امام جماعتید، اهل مسجد را باید استقامتشان را حفظ کنید. خطیب هستید، مستمعین را باید حفظ بکنید. هر چه هستید و در هر جا هستید، زمام امور مردم به دست شماهاست. و پیغمبر اکرم مىفرماید که شَیَّبَتْنى سورة هود. پیرم کرد سوره هود؛ براى اینکه استقامت امت را هم به عهده من گذاشتهاند. این یک چیز بزرگى است. استقامت هر مسجدى و اهل هر مسجدى به عهده امام مسجد است. استقامت هر شنوندهاى به عهده گوینده است. گویندهها باید مستقیم باشند تا بتوانند مستقیم کنند. ائمه جماعت باید مستقیم باشند تا بتوانند مستقیم کنند دیگران را. بنا بر این، ما باید وظیفه خودمان را که بزرگترین وظیفه است، بدانیم. و بعد از اینکه مطلبمان حق است، مستقیم باشیم در این مطلب حق. اشکالى در کار نیست که مطلب ما حق است؛ ما بحق هستیم؛ ما در مقابل باطل هستیم؛ رژیم شاهنشاهى باطل بود و شما در مقابل رژیم شاهنشاهى ایستادید، پس شما حق هستید؛ در مقابل باطل ایستادهاید؛ استقامت مىخواهد. تا استقامت در کار نباشد، نمىتوانید به پیروزى نهایى برسید. ما بین راه هستیم الآن. این طور نیست که ما صد درصد پیروز شدیم. ما یک سدّى را شکستیم؛ شماها شکستید؛ قدرت ملت شکست؛ اسلام شکست؛ قرآن شکست؛ ماها چیزى نیستیم؛ ایمان مردم شکست این سد را؛ این سد شکسته شد، پشت سد وقتى که وارد شدید، دیدید که همه چیز آشفته است. نه فقط دانشگاه آشفته است، دانشگاه شما هم آشفته است؛ منبرهایمان هم آشفته است؛ محرابهایمان هم آشفته است.- عرض کردم چون خودمانى هستیم باید بگویم- مجامع علمیمان هم آشفته است. پشت این سد همه چیز را ما آشفته دیدیم و باید همه در سازندگى این آشفتگیها شرکت کنیم. به عهده یکى گذاشتن یا یک جمعى گذاشتن یک امرى است که نخواهد شد. اگر شما بخواهید که این آشفتگیها را به عهده دولت بگذارید، به عهده مثلًا مراجع عظام بگذارید، نمىشود.
صحیفه امام، ج9، ص: 480
منطق اسلام در دفاع از حقوق مسلمین
و من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى ما را بیدار کند و افراد ملت ما را بیدار کند.
آنهایى که در خواب هستند، آنهایى که باز هم خواب مىبینند، آنهایى که خواب امریکا را مىبینند خدا بیدارشان کند، توجه بهشان بدهد که یک ملت ضعیف را، یک ملتى که
حالا مىخواهد بیرون بیاید از این ضعف، حالا مىخواهد قدرت خودش را به عالم نشان بدهد که ما زیر بار نمىرویم، همین قدر، ما نمىخواهیم که برویم جایى را بگیریم، ما زیر بار نمىرویم. ما دفاع از اسلام مىکنیم. صدام پا روى اسلام گذاشته، ما از او دفاع مىخواهیم بکنیم؟! دفاع از اسلام مىخواهیم بکنیم! صدام یک حکم از احکام اسلام را قبول ندارد، یک حکم از احکام اسلام را قبول ندارد. ما دفاع مىخواهیم بکنیم.
صدام دارد ظلم مىکند به ملت خودش، به ملتى که مسلمان هستند و از ما مىخواهند که ما هم از آنها دفاع بکنیم، ما دفاع مىخواهیم بکنیم از آنها. ما هجمه نداریم، ما الآن هم در حال دفاع هستیم. شما مىگویید که ما با یک کسى که خُرد کرده است مسلمین را و به اسلام هیچ اعتقاد ندارد و هر روز زورش برسد اسلام را زیر پا مىمالد و منهدم مىکند، ما با او بنشینیم و دست دوستى بدهیم و بعد هم بگوییم که «سَلَّمَکُمُ اللَّه» ! این چه منطقى است؟ منطق اسلام این است؟! شما اسلامشناسها این را منطق اسلام مىدانید؟! خداوند اصلاحتان کند ان شاء اللَّه. من امیدوارم که ملت ما توجه پیدا بکند که امروز شیاطین با صورتهاى مختلف از خارج و داخل، با صورتهاى مختلف افتادهاند براى تضعیف روحیه شما. و خدا با شماست، خدا قدرت دارد که همه چیز را اصلاح کند و درست کند و او با شماست. و ما پافشارى تا آخر، داریم و جوانهاى ما و ارتش ما و سپاه ما و بسیج ما و همه و همه ایران- به استثناى یک عده معدودى که خداوند اصلاحشان کند- همه در این متفقاند که باید ما در صحنه باشیم، دفاع کنیم از حقوق مسلمین. خداوند همه شما را ان شاء اللَّه از فیض این روز مبارک بهرهمند کند و همه ما را تابع این وجود مقدس کند.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه
صحیفه امام، ج19، ص: 231